-
آرشیو :
نسخه بهار 1397- جلد چهارم
-
موضوع :
موضوعی تعریف نشده!
-
نویسنده/گان :
فریبرز احمدی دهکاء، نسرین محمدعلییی
-
چکیده :
مهمترین عامل ژئوپلیتیک انسان است. در معادلات ژئوپلیتیک، تمام پدیده های طبیعی، اعم از عوامل ثابت و متغیر، در یک قطب و انسان به تنهایی در قطب دیگر قرار می گیرد. تلفیق دیالکتیکی انسان و جمعیت، به مقتضای منابع طبیعی و میزان توسعه کشور همراه با سطح کیفی و طرز پراکندگی جمعیت، هرم سنی، جغرافیای فرهنگی و اجتماعی و غیره، دارای آثار متفاوت است. بنابراین مهاجرت نخبگان بخصوص در ایران بعنوان پدیده ای کاملا" ژئوپلیتیک که دارای ترکیب و ساختاری جدید از فرآیند تحركات انسانی مبتنی بر سه رویکرد «فرار مغزها»، «شکار مغزها» و «چرخش مغزها» می باشد. در صورتی که با بررسی های دقیق کارشناسی و تدوین سیاستهای اجرایی مطمئن، علل و راهکارهای متناسبی برای رویکردهای سه گانه آن اندیشیده شود، نه تنها در تئوریهای جدید نظام روابط بین الملل جهان ژئوپلیتیک قرن بیست ویکم، این پدیده امری کاملا طبیعی بوده و زمینه ایده آل را برای کسب تجربیات از جهان پیشرفته فراهم خواهد نمود، بلکه سبب تعدیل و یا حذف بسیاری از چالشهای فرساینده در تحولات داخلی و خارجی می گردد. جایگاه ویژه نخبگان به گونه ای است که امروزه مسئله مهاجرت نخبگان از ممالک کمتر توسعه یافته بخصوص نیروهای تحصیلکرده و متخصص آنها بعنوان کارآمدترین سرمایه ملی و بویژه اساسی ترین متغیر ژئوپلیتیکی مورد اطمینان در روابط بین الملل و عرصه های متعدد منطقه ای و جهانی برای این ممالک به بحرانی ملی تبدیل شده است. این موضوع چنانچه مورد توجه خاص سیاستگذاران و مجریان امور این کشورها قرار نگیرد، عملا می تواند زمینه افت جهانی و انزوا را در نظام روابط بین الملل و حتی تضعیف انگیزه های ملی و درونی ملتهای این کشورها را بعنوان حداقل نتیجه و محصول این امر بدنبال داشته باشد. برهمین اساس این تحقیق به بررسی ژئو پلتیکی مهاجرت نخبگان می پردازد. مقاله حاضر به بررسی جایگاه دین در عصر مدرن میپردازد. بحث در اینباره که آیا لازمه مدرنیسم و تجدّدطلبی و علم و پیشرفت و عقلگرایی آن است که دین از ساحتهای زندگی بشر کنار گذاشته شود، از جمله مسائل مهم و مباحث سرنوشتساز و چالشبرانگیز بین اندیشمندان دینی و روشنفکران سکولار طی چند قرن گذشته بوده است. برخی از اندیشمندان سکولار چنین ادعایی مطرح کردهاند. بحث و فحص درباره صحّت این فرضیه و اینکه قایلان آن چه دلایلی بر ادعای خود اقامه کردهاند و آیا از نظر علمی و تاریخی، چنین ادعایی قابل اثبات است یا خیر، و اینکه چگونه میتوان بطلان این ادعا را ثابت کرد، مسائلی هستند که این نوشتار سعی کرده است بدانها بپردازد.
-
کلید واژه :
اسلام مدرن،تجدد طلبی
-
Title :
Islam and the modern world
-
Abstract :
The present article examines the place of religion in the modern age. The debate over whether modernism, modernity, science, progress, and rationalism require the exclusion of religion from the spheres of human life has been one of the most important and challenging issues for religious thinkers and secular intellectuals over the past few centuries. Some secular thinkers have made such claims. Discussion of the validity of this hypothesis, what the proponents of it have argued, and whether such a claim is scientifically and historically provable, and how this claim can be proven to be false are some of the issues that this article addresses. He has tried to address them.
-
مراجع :
1ـ زیگمون باومن و همکاران، مدرنیته چیست؟ مدرنیته و مدرنیسم، ترجمه و تدوین حسینعلى نوروزى تهران، نقش جهان، 1378، ص 33 و 67.
2ـ بابک احمدى، مدرنیته و اندیشه انتقادى تهران، نشر مرکز، 1373، ص 11.
3ـ زیگمون باومن و همکاران، پیشین، ص 213.
4ـ همان، ص 67 و 217 و 82.
5 و 6ـ همان، ص 100 / ص 255.
7ـ عبدالکریم سروش، همایش «دین و مدرنیته» تهران، حسینیه ارشاد، 1384.
8ـ داریوش شایگان، افسونزدگى جدید یا هویّت چهل تکّه، ترجمه فاطمه ولیایى تهران، نقش جهان، 1380، ص 31.
9. Hegle, Leconssur la Philosophie del histoire (Vrin, Parism 1991), p. 108 & 320.
10 و 11ـ رنه گنون، بحران دنیاى متجدد، ترجمه ضیاءالدین دهشیرى تهران، امیرکبیر، 1372، چ دوم، ص 144.
12ـ سید محمّدحسین طباطبائى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، با پاورقى مرتضى مطهّرى (قم، اسلامى، بىتا)، ج 5.
13ـ مرتضى مطهّرى، فطرت تهران، صدرا، 1375، ص 88.
14ـ بابک احمدى، مدرنیته و اندیشه انتقادى تهران، نشر مرکز، 1373، ص 29.
15 و 16ـ یورگن هابرماس، جهانىشدن و آینده دموکراسى، ترجمه کمال پولادى تهران، نشر مرکز، 1380، ص 114 / ص 190.
17ـ روزاموند بیلینگتون و دیگران، فرهنگ و جامعه، ترجمه فریبا عزبدفترى تهران، قطره، 1380، ص 282.
18ـ ر.ک. سید محمّدحسین طباطبائى، المیزان فى تفسیرالقرآن بیروت، دارالاعلمى، 1404، ج 5، ص 255؛ ج 1، ص 43و47.
19ـ ر.ک. عبداللّه جوادى آملى، دینشناسى قم، اسراء، 1381، فصل پنجم، ص 119ـ179 / همو، تفسیر موضوعى قرآن کریم (قم، اسراء، 1376)، ج 13 «معرفتشناسى در قرآن».
20ـ مرتضى مطهّرى، اسلام و مقتضیات زمان تهران، صدرا، 1370، ج 1، ص 52.
21ـ محدث نورى، مستدرک الوسائل قم، مؤسسة آلالبیت، 1408، ج 11، ص 205.
22ـ داریوش شایگان، پیشین، ص 239.
23 24 و 25ـ بابک احمدى، پیشین، ص 6 / ص 52 و 74 / ص 75.
26ـ مارتین بوبر، کسوف خداوند، ترجمه عبّاس کاشف و سهراب ابوتراب تهران، فروزان، 1380، ص 81.
27ـ یورگن هابرماس، پیشین، ص 194.
28ـ سیدحسین نصر، «بحران معنوى انسان»، کتاب نقد 3و4 تابستان 1376، ص 301.
29ـ به نقل از: یورگن هابرماس، پیشین، ص 115.
30ـ داریوش شایگان، پیشین، ص 239.
- صفحات : 32-42
-
دانلود فایل
( 655 KB )